اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چشم بینا

نویسه گردانی: CŠM BYNA
چشم بینا. [ چ َ / چ ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چشم روشن و بیننده . (آنندراج ) :
فکر کن شکر بگو بین که کف خاکی را
چشم بینا دل دانا و زبان گویا داد.

(از آنندراج )


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
چشم بینا. [ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) کسی که چشم او دور را خوب بیند و تیزچشم باشد. دوربین . || بیناچشم . روشن بین . عاقبت بین . دورنگر.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.