گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چشم سپید کردن نویسه گردانی: CŠM SPYD KRDN چشم سپید کردن . [ چ َ / چ ِ س َ / س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روشن کردن . (آنندراج ). ظاهراً روشن کردن چشم : از بخت تیره سرمه ٔ بینش طلب چو شمعچشم طمع سپید بهر توتیا مکن . اسیر (از آنندراج ).|| کور کردن چشم . رجوع به چشم سپید و چشم سپید شدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود