چشم مخمل . [چ َ
/ چ ِ م ِ م َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مؤلف آنندراج نویسد: چون خواب مخمل اصطلاح مقرری است از این جهت چشم مخمل نیز صحیح شده . خواب مخمل
: بی رخت در چشمه ٔ آئینه ٔ دل آب نیست
چشم مخمل را ز شوق پای تو شب خواب نیست .
میرزا بیدل (از آنندراج ).