چشمه
نویسه گردانی:
CŠMH
چشمه . [چ ِ م َ / م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ولدیان بخش حومه ٔشهرستان خوی که در 15 هزارگزی شمال خاوری خوی و 2 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ مرند به خوی واقع است دامنه ایست معتدل و 198 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و حبوبات شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی جوراب بافی و راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۴۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۷ ثانیه
چشمه حساب . [ چ َ م َ ح ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ای است در دامنه ٔ کوهی که متعلق بقریه ٔ «زاغه » یکی از دهات اربابیست ک...
چشمه چراغ . [ چ َ م َ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فعله گری بخش سنقر و کلیائی شهرستان کرمانشاهان که در 10 هزارگزی شمال سنقرو 3 هزارگزی ...
چشمه جلال . [ چ َ م َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد که در 30 هزارگزی جنوب باختری فریمان و 4 هزارگزی جنوب ...
چشمه جوهر. [ چ َ م َ ج َ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان جام بخش تربت جام شهرستان مشهدکه در 27 هزارگزی شمال تربت جام و 6 هزارگزی باخت...
چشمه تلخو. [ چ َ م َ ت َ ](اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 77 هزارگزی جنوب خاوری فهلیان و 14...
چشمه پونه . [ چ َ م َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 49هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه و 7 هزارگزی...
چشمه قنبر. [ چ َ م َ قَم ْ ب َ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان که در 38 هزارگزی شمال باختری صحنه و 11هزارگزی ...
چشمه قلعه . [ چ َ م َ ق َ ع َ /ع ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کلیائی بخش سنقرو کلیائی شهرستان کرمانشاه که در 15 هزارگزی باختر سنقر و ...
چشمه کبود. [ چ َ م َ ک َ ] (اِخ ) نظر ویس جوب . رجوع شودبه نظر ویس جوب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
چشمه کبود. [ چ َ م َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان که در 20 هزارگزی جنوب باختری هرسین و 2 هزارگزی گنجوان واقع است ...