اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چغانه زدن

نویسه گردانی: CḠANH ZDN
چغانه زدن . [ چ َ ن َ / ن ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) زدن سازی بنام چغانه . ساز زدن :
گهی رباب زنی گاه بربط وگه چنگ
گهی چغانه و طنبور و بربط و عنقا.

فرخی .


مرابچوب چغانه بزن چغانه مزن
مرا معاینه دشنام ده سرود مگوی .

وفائی .


و رجوع به چغانه شود. || پرده و نغمه و آهنگی از موسیقی را سرودن . و رجوع به چغانه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.