اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چفته شدن

نویسه گردانی: CFTH ŠDN
چفته شدن . [چ َ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چفتیدن . خمیده شدن . کوژ شدن . منحنی شدن . خم شدن پشت یا قامت :
که من چفته شدم جانا و چون چوگان فروخفتم
گرم بدرود خواهی کرد بهتر رو که من رفتم .

دقیقی (از فرهنگ اسدی ).


چون موی شدم لاغر و چون زر شده ام زرد
چون چنگ شدم چفته و چون زیر شدم زار.

فرخی .


شد تیره همچو موی تو روی چوماه تو
شد چفته همچو زلف تو سرو روان تو.

سنائی .


زرد شده ناچشیده شربت عشق
چفته شده ناکشیده فرقت یار.

رشید وطواط.


رجوع به چفته و چفته کردن و چفتیدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.