اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چکش

نویسه گردانی: CKŠ
چکش . [ چ َ ک ِ ] (اِمص ) چکیدن . (ناظم الاطباء). || گداز و ذوبان . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
چکش خوارگی . [ چ َک ْ ک ُ خوَا/ خا رَ / رِ ] (حامص مرکب ) رجوع به چکش خوری شود.
چکش خوردن . [ چ َک ْ ک ُ خوَر / خُر دَ ] (مص مرکب ) کوبیده شدن آهن یا فلز دیگر. تَطَرﱡق .
نوعی چکش که سر آن از ورقه ی چرم لوله شده درست شده است. (را هاید ملت)
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.