چکش کاری
نویسه گردانی:
CKŠ KARY
چکش کاری . [ چ َک ْ ک ُ ] (حامص مرکب ) چکش زدن فلزات را. کوبیدن و صاف کردن زر یا مس یا آهن و جز اینها. چکش زنی فلزات : نقره ٔ صاف را تاب داده چندان چکش کاری کنند که بوی سرب نماند. (آیین اکبری از آنندراج ذیل لغت چکش ). و رجوع به چکش و چکش زدن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.