اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چکیده خون

نویسه گردانی: CKYDH ḴWN
چکیده خون . [ چ َ / چ ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خون چکیده . کنایه از شراب لعلی انگوری باشد. (برهان ). کنایه از می انگوری باشد. (انجمن آرا). کنایه از می سرخ . (آنندراج ). شراب لعلی . (ناظم الاطباء). کنایه از شراب سرخ رنگ که از انگور سازند :
درده از آن چکیده خون ز آبله ٔ تن رزان
کآبله ٔ رخ فلک برد عروس خاوری .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.