اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چلیپا کردن

نویسه گردانی: CLYPA KRDN
چلیپا کردن . [ چ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) منحنی کردن . خم کردن . خماندن .
- پشت کمان و تیر چلیپا کردن ؛ کنایه است از نهادن تیر در کمان برای تیراندازی :
پشت کمان و تیر چلیپا کند به رزم
تا اسم روم و رسم چلیپا برافکند.

خاقانی .


- چلیپا کردن خویشتن را ؛ ظاهراً کنایه از خم کردن و منحنی کردن خویشتن در مقام تعظیم و تکریم کسی و اظهار کوچکی کردن :
کسی را که اندیشه ناخوش بود
بدان ناخوشی رای او کش بود
همی خویشتن را چلیپاکند
به پیش خردمند رسوا کند.

فردوسی .


رجوع به چلیپا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.