چم و خم
نویسه گردانی:
CM W ḴM
چم و خم . [ چ َ م ُ خ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ادب در معاشرت با زیرکی و استادی . || اظهار ادب با زبان و اشارات لب و روی . || ادا و اطوار. قر و غربیله . ناز و کرشمه . و رجوع به چمیدن شود. || راه و روش وصول به مقصود، زیرکان و موقعشناسان را.پیچ و خم هر کار یا هر امری که هوشمندان دریابند.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
خم و چم . [ خ َ م ُ چ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نازو ادا که از معشوق هنگام خرام بر روی کار آید. (غیاث اللغات ). || حرکات دلبرانه را هم ...
خوش چم و خم . [ خوَش ْ / خُش ْ چ َ م ُ خ َ] (ص مرکب ) خوش رفتار. خوش ادا. خوش اطوار. خوش حرکت .