چنباتمه زدن
نویسه گردانی:
CNBATMH ZDN
چنباتمه زدن . [ چُم م َ / م ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) چک زدن . چمباتمه زدن . چندک زدن . پس زانو نشستن .جلوس قرفصاء. سرپا نشستن و زانو در بغل گرفتن . و رجوع به چمباتمه زدن و چنباتمه و چنباتمه نشستن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.