اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چنته

نویسه گردانی: CNTH
چنته . [ چ َ ت َ / ت ِ ](اِ) کیسه ٔ چرمین درویشان که در آن حشیش و چرس و بنگ و آلات کشیدن آن حمل کنند. توبره ٔ کوچک درویشان که در آن چرس و چیزهای دیگر بردارند. توشه دان درویشان . خرجین گونه ای درویشان را که معمولاً از جنس قالی و قالیچه بشکل کیسه ای دوخته اطراف آن را چرمدوزی کنند و از گردن آویزند و چیزهای خرد و ریز درون آن گذارند.
- امثال :
فلان کس چنته اش خالی است یا چیزی در چنته ندارد ؛ یعنی بی مایه و بی سواد است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
رضا سپهری
۱۳۹۸/۰۲/۰۸
0
4

«(هیچ) چیزی در چنته ندارد» که حالتی منفی دارد٬ از معمولترین کاربردهای کلمه ی «چنته» در فرهنگ گفتگوی فارسی است - حداقل یک معنی دیگر هم میتوان برای کلمه ی «چنته» قائل شد و آن اینست که کلمه ی «چنته» تنها بمعنی مالکیت شئ یا اشیأ مادّی نیست - بلکه میتواند بمعنی دارا بودن داایی٬ خرد٬ علم و یا بار معنوی و از این قبیل موارد هم باشد - مثلاً: خودمونیم - این دکتر سروش هم یک چیزایی توی «چنته»اش هست و ما نمیدونستیم!

رضا سپهری
۱۳۹۸/۰۲/۰۸
0
1

...دارا بودن دانایی...



برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.