گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چنگال زدن نویسه گردانی: CNGAL ZDN چنگال زدن . [ چ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) دست زدن . بمجاز دلبسته شدن بچیزی . متوسل شدن : چنگال مزن در این شتابنده کت زود کند ز خویشتن زایل .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود