اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چوب ایمد

نویسه گردانی: CWB ʼYMD
چوب ایمد. [ ب ِ اَم َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ چوب گاوآهن که زمین را با آن شیار (شدیار) کنند. چوب زمین شخم کن . چوبی که گاوآهن را بر آن نصب کنند.و زمین را بشکافند. (از برهان ). چوب گاوآهن . (ناظم الاطباء) : یکی دیگر گفت من میخواهم در پی تو بیایم ... عیسی بدو گفت کسی نتواند دست خود بر چوب ایمد بنهد و از پی خود نگاه کند و ملکوت خدای را شاید. (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 162 لوقا باب 9 شماره 62).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.