گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چوبک زدن نویسه گردانی: CWBK ZDN چوبک زدن . [ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) طبل زدن . نواختن طبل . نواختن چوب بر تخته . عمل پاسبانان شبگرد در بیدار ساختن پاسبانان با نواختن چوبی به چوب دیگر : ناهید زخمه زن گه چوبک زدن به شب چابک زن خراجی چوبک زنان اوست .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود