چوغولی کردن
نویسه گردانی:
CWḠWLY KRDN
چوغولی کردن . [ چ ُغ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چغلی کردن . خبر آوردن برای کسی . (ناظم الاطباء). || شکایت از کسی پیش کسی بردن . || نمودن اعمال و افعال درخور نکوهش کهتری پیش مهتری . باز نمودن اعمال کودکان نزد بزرگتران تا مجازات شوند. رجوع به چوغولی و چغلی شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.