گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چوگان زلف نویسه گردانی: CWGAN ZLF چوگان زلف . [ چ َ / چُو ن ِ زُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دارای زلف چون چوگان . با زلف بخم . با زلف تابدار. با زلف خم اندر خم : بخواه گوی زنخ لعبتان چوگان زلف گهی بگوی گرای و گهی بچوگان باز.سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود