گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چوگان زن نویسه گردانی: CWGAN ZN چوگان زن . [ چ َ / چُو زَ ] (نف مرکب ) چوگان زننده . با آلت چوگان ضربه واردکننده . آنکه با چوگان بازی کند. که چوگان زند. زننده ٔ چوگان : گر آن دو عارض رخشان ز فعل یزدان است ز فعل اهرمن است آن دو زلف چوگان زن .امیرمعزی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود