چهار امین
نویسه گردانی:
CHAR ʼMYN
چهار امین . [ چ َ اَ ] (اِخ ) چهارخلیفه : ابابکرو عمر و عثمان و علی (ع ). (ناظم الاطباء). || کنایه از مجتهدین چهارگانه ٔ تسنن : شافعی و ابوحنیفه و مالک و احمد حنبل میباشد. (از ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.