چهارباغ
نویسه گردانی:
CHARBAḠ
چهارباغ . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) اصطلاحی بوده است .شاید مانند چهارخیابان امروز؟ (یادداشت مؤلف ): چارباغ . رجوع به چارباغ شود : آنسال مقام افتاد به نشابور خواست که دیگر زمین خرد تا برای چهارباغ باشد و به ده هزار درم بخرید از سه کدخدای . (تاریخ بیهقی چ ادیب 621). و دیگر از در ریگستان تا دشتک بتمام خانه های موزون منقش عالی سنگین و مهمانخانه های مصور و چهارباغهای خوش و سرحوضهای نیکو... و در این چهارباغها میوه های الوان فراوان ... (تاریخ بخارا33).
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
چهارباغ اصفهان . [ چ َ غ ِ اِ ف َ ] (اِخ ) عبارت بوده است از: باغ احمد سیاه . باغ بکر. باغ فلاسان . باغ کاران . (محاسن اصفهان مافروخی ).
چهارباغ میرزا شاهرخ . [ چ َ غ ِ رُ ] (اِخ ) در بیرون شهر سمرقند. رجوع به چارباغ میرزاشاهرخ شود.
چهارباغ امیرمزید ارغون . [ چ َ غ ِاَ م َ اَ ] (اِخ ) رجوع شود به چارباغ مزید ارغون .
چهارباغ امین آباد علیا. [ چ َ غ ِ اَ دِ ع ُ ] (اِخ ) از بناهای عبداﷲخان امین الدوله . رجوع شود به چارباغ امین آباد علیا.
چهارباغ ابراهیم سلطان . [ چ َ غ ِ اِ س ُ ] (اِخ ) از بناهای ابراهیم سلطان گورکانی است . رجوع به چارباغ ابراهیم سلطان شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.