اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چهره آراستن

نویسه گردانی: CHRH ʼARʼSTN
چهره آراستن . [ چ ِ رَ / رِ ت َ ] (مص مرکب ) زیب و زینت دادن رخسار. آرایش کردن روی . تزیین رخسار کردن :
به دولت چهره ٔ نعمت بیارای
به نعمت خانه ٔ همت بپاکُن .

منوچهری .


|| نقش صورت کردن . تصویر کشیدن . رخ سازی کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.