گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چهره برافروختن نویسه گردانی: CHRH BRʼFRWḴTN چهره برافروختن .[ چ ِ رَ / رِ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) صورت را جمال بخشیدن . به گلگونه آرایش رخسار کردن . آراستن رخسار. گلگونه کردن رخسار. همانند گل کردن رخسار : نه هر که چهره برافروخت دلبری داندنه هر که آینه سازد سکندری داند.حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود