گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چهره شکستن نویسه گردانی: CHRH ŠKSTN چهره شکستن . [ چ ِ رَ / رِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) رنگ شکستن .(آنندراج ). کم رنگ کردن . (ناظم الاطباء) : ز بسکه دارم از آن چشم بی سرانجامی شکسته چهره ٔ من همچو رنگ بادامی .مفید بلخی (ازآنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود