اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چیتگر

نویسه گردانی: CYTGR
چیتگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) (مرکب از «چیت » + «گر» علامت صفت فاعلی ) چیت ساز. || آنکه چیت ها را رنگ کند :
به او یک قلم چیتگر یار نیست
اگر رشوه چیت قلمکار نیست .

طغرا (آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
چیتگر. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش کن شهرستان تهران . در هشت هزارگزی جنوب باختر کن بین دو جاده ٔ اسفالت تهران به کرج در جلگه واقع شده...
چیتگر. [ گ َ ] (اِخ )دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . در 75هزارگزی باختر قوچان و 9 هزارگزی جنوب باختری شوسه ٔ قدی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.