اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چیزخور کردن

نویسه گردانی: CYZḴWR KRDN
چیزخور کردن . [ خوَرْ / خُرْ / ک َ دَ ] (مص مرکب ) مسموم کردن . زهر دادن . زهر به خوردِ کسی دادن . زهر دادن برای کشتن یا ایجاد عیب و نقصی . سم خورانیدن کسی را بی آگاهی او. او را برای دیوانگی یا عاشق شدن یا کشتن بی علم او زهر خورانیدن : فلان وزیر را چیزخور کردند؛ زهر دادند و کشتند. سگها را دزدها چیزخور کردند؛ زهر دادند و کشتند. (از یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.