اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چیز فرستادن

نویسه گردانی: CYZ FRSTADN
چیز فرستادن . [ ف ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) هدیه فرستادن . تحفه فرستادن . مال و خواسته ارسال کردن :
هم ایرانیان را فرستاد چیز
نبشته به هر شهر منشور نیز.

فردوسی .


کزین پس فزونتر فرستیم چیز
که این باج بد تاج بایست نیز.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.