چین
نویسه گردانی:
CYN
چین . (اِخ ) سلسله ای از پادشاهان چین که از 221 ق . م . تا 207 ق .م . حکمفرمائی کرد. این سلسله از مردمی به نام چین نام گرفته است که در 318 ق .م . از شمال غربی چین به دشت ثروتمند سچوان سرازیر شدند. چین ها پس از تجزیه ٔ دولت چو قدرت یافتند و در حکومت چین نظامی برقرار کردند، که تا این اواخر بجا ماند. مؤسس و اولین امپراطور سلسله چِنک نام داشت که پس از تأسیس سلطنت خود را شی هوانگ تی (نخستین امپراطور) خواند. وی قلمرو خود را از دیوار بزرگ چین (که به امر وی برای جلوگیری از هونهای مهاجم ساخته شد) تا نواحی فوکین ، کوانگستونگ ، کدانسی ، و تونکن بسط داد. و بوسیله ٔ حفر ترعه ای ، حمل و نقل بین یانگ تسه و هوانگ هو (رود زرد) را عملی ساخت . به منظور ایجاد فرهنگی متحدالشکل ، سازمان حکومتی هرمی شکلی بوجود آورد، که تا قرن 20 م . دوام یافت ، نظام ملوک الطوایفی عهد چو را منسوخ کرد، و چین را به صورت مملکت واحد متمرکزی درآورد، و در عهد وی قسمتی از آثار قدیم چینی را (جز آثار علمی ) سوزانیدند، تا از افکار ملوک الطوایفی گذشته اثری باقی نماند. شی هوانگ تی در 210 ق .م . درگذشت ، و پسر نالایق وی پس از سه سال سلطنت ، تاج و تخت را از دست داد، و سلسله ٔ چین برافتاد. احتمالاً نام «چین » از اسم این سلسله گرفته شده است . (دائرة المعارف فارسی ).
واژه های همانند
۱۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بهارخانه ٔ چین . [ ب َ ن َ ی ِ ] (اِخ ) بتخانه ٔ چین : بهارخانه ٔ چین است یا شکفته بهارمه دوپنج وچهار است یا بت فرخار؟مسعودسعد.
چین پیدا کردن . [ پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چین خوردن . چروک یافتن . کیس پیدا کردن . نورد و شکنج یافتن . شکن گرفتن . رجوع به جمع شدن شود.
اغله چین بالا. [ اِل ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چرام بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . محلی است کوهستانی و گرمسیر و مالاریایی . صدوبیست ت...
اغله چین پایین . [ اِ ل ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چرام بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . محلی است دشت و گرمسیر و مالاریایی . دویست وهفتا...
چین و چروک خوردن . [ ن ُ چ ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) تا خوردن .شکن یافتن . کیس برداشتن . بسیار نورد و شکن یافتن .
کاسه به چین بردن . [ س َ / س ِ ب ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) مثل است نظیرزیره به کرمان بردن . (از امثال و حکم ) : که می برد به عراق این بضاعت ...