اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چین انداختن

نویسه گردانی: CYN ʼNDʼḴTN
چین انداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) چین افکندن . چین دادن . به کیس و شکن درآوردن .
- چین در ابرو از کسی انداختن ؛ با کسی خشم گرفتن :
ز کس چین در ابرو نینداختی
ز بازی به تندی نپرداختی .

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.