اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حاء

نویسه گردانی: ḤAʼ
حاء. (اِ) نام حرف ششم از حروف هجاء عرب .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه
کلخ ها. [ ک ُ ] (اِخ ) ساکنان ولایت کلخید که تابع شاهنشاهی داریوش بزرگ بوده است . (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 692). و رجوع به کلخید وتاری...
هاء مشقق . [ ءِ م ُ ش َق ْ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هاء مشقق هایی است در خط ثلث که آن را خصیةالحمار و اذن الفرس گویند بدین شکل (هَ) و و...
هاء هدای . [ ءِ هَُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی هاء هوز. (آنندراج ).
هادادن . [ دَ ] (مص مرکب ) وادادن : بترسید و پشت هاداد و آهنگ قلعه کرد. (اسکندرنامه ٔ نسخه ٔ سعید نفیسی ). رجوع به معانی «ها» (پیشوند) شود.
شَغَب : برانگیختن فتنه ، فتنه انگیزی ، شور و غوغا ، فتنه و آشوب (فرهنگ غمید)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سلاح عربی است که با «ها» پارسی چیوان (= جمع) بسته شده و پارسی آن اینهاست: کانْسان (کانس از اوستایی: کانْستَرَ= سلاح + «ان») ساسْتان (ساست از سنسکری...
هیتیان مردمانی باستانی بودند که به زبانی در شاخهٔ آناتولی خانوادهٔ هندواروپایی صحبت می‌کردند و یک پادشاهی در آناتولی و میان‌رودان شمالی و سوریه در سده...
زلزال ها. (جمع «زلزال») جنبش ها، جنبش های سخت، حرکات شدید، لرزه ها، لرزه های شدید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۳ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.