حاء
نویسه گردانی:
ḤAʼ
حاء. (ع ص ) مرد صالح . مرد نیکوکار. || زن بلندآواز. زن جهوریةالصوت . || زن زبان دراز. زن سلیطه . || (اِخ ) نام مردی . || نام قبیله ای .
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
لمپن ها. جمع لمپن. رجوع شود به «لمپنیزم».
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
یاقوتها یا یاکوتها Yakuts or the Sakha (Sakha: Sakhalar) (به زبان یاکوتی:Саха, Saxa) گروهی از مردم ترک در منطقه یاقوتستان میباشند. زبان یاکوتی متعل...
گوزنها فیلمی محصول سال ۱۳۵۳ ایران، به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی، تهیهکنندگی مهدی میثاقیه و با بازی بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، پرویز فنیزا...
هاء دوچشم . [ ءِ دُ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هاء هوز.
یونی ها. [ ی َ وَ ] (اِخ ) ۞ یونانیهای آسیای صغیر. (از ایران باستان ج 2 ص 1605). و رجوع به یونان و یون شود.
گالات ها. (اِخ ) نام قوم کوچکی از گل ۞ (غالیان ) که در همسایگی تراکیها میزیستند و یونانیها با آنها آشنا شدند. (ایران باستان ص 1911).