گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حاجب گه نویسه گردانی: ḤAJB GH حاجب گه . [ ج ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) جای حاجب : نه تنها سرائی است بل هشت و هفت در آنها بباید دو فرسنگ رفت فلک پیش ایوان او کوته است در آن هفت دهلیز حاجبگه است بهرجایگاهی از آن پرده ایست بهر پرده استاده حاجب دویست .(یوسف و زلیخا). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود