اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حاجت بردن

نویسه گردانی: ḤAJT BRDN
حاجت بردن . [ ج َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) عرض نیاز کردن . حاجت برداشتن . تمنا کردن سؤال :
مبر حاجت بنزدیک ترشروی
که از خوی بدش فرسوده گردی .

سعدی .


- دست حاجت پیش کسی بردن ؛ عرض نیاز کردن پیش کسی . از کسی چیزی طلب کردن . حاجت خواستن از کسی :
دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر
که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.