اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حال بد زدن

نویسه گردانی: ḤAL BD ZDN
حال بد زدن . [ ل ِ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) حال بد کردن :
بمردن خویش را چون فال بد زد
همان فال بد او را حال بد زد.

امیرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.