گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حالی به حالی گردیدن نویسه گردانی: ḤALY BH ḤALY GRDYDN حالی به حالی گردیدن . [ ب ِ گ َدی دَ ] (مص مرکب ) حال بحال شدن . تغییر دادن حال .- از حالی به حالی گردیدن : خدایست آنکه ذات بیمثالش نگردد هرگز از حالی به حالی . واژه های قبلی و بعدی حالیاحالی بین حالی نوائی حالی کردن حالی شدن حالی به حالی ...حالی به حالی ...حالی اصفهانی حالی حالی حالی حالی حالی حالوماحالوم حالول حالیهحالیدشت حالیةحالیةحالیة واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود