گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حالی بین نویسه گردانی: ḤALY BYN حالی بین . (نف مرکب ) خلاف دوربین . که مآل بین نباشد : چشم را این نور [ نور مستعار ] حالی بین کندچشم عقل و روح را گرگین کند. مولوی .دمبدم بر رو فتد هر جا روددیده و جانی که حالی بین بود.مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود