گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حالی شدن نویسه گردانی: ḤALY ŠDN حالی شدن . [ ش ُ دَ ](مص مرکب ) یافتن . دریافتن . فهمیدن . نیک فهم کردن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی حالی به حالی شدن حالی به حالی شدن .[ ب ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) متغیر شدن . متلون گردیدن . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود