گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حایل نویسه گردانی: ḤAYL حایل . [ ی ِ ] (ع ص ، اِ) رجوع به حائل شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی ابن حائل ابن حائل . [ اِ ن ُ ءِ ] (اِخ ) هارون . اصل او از یهود، از مردم حیره . شاگرد ابوالعباس مبرد. و کتابی چند در نحو دارد. (ابن الندیم ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود