اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حباب شیشه

نویسه گردانی: ḤBAB ŠYŠH
حباب شیشه . [ ح ُ ب ِ شی ش َ/ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حبابی که از بند شدن هوا در جرم شیشه بماند :
دل رقیب مگو نازک است چون دل من
حباب شیشه کجا شیشه ٔ حباب کجا؟

وحید.


گشاد عقده ٔ خاطر شکست اهل دل است
که شیشه میشکندچون حباب شیشه شکست .

تأثیر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.