حبس
نویسه گردانی:
ḤBS
حبس . [ ح ُ ] (ع اِ) وقف . و در حدیث است : ان خالداً جعل ادراعه حبساً؛ ای وقفاً علی المجاهدین و غیرهم . (منتهی الارب ). رجوع به حَبس شود.
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هبث . [ هََ ] (ع مص ) بیهوده خرج کردن مال . تبذیر. (تاج العروس ) (معجم متن اللغة). ریخت و پاش کردن مال .