اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حبیب

نویسه گردانی: ḤBYB
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن ترکه .صاحب تاریخ سیستان در تحت عنوان : آمدن سیف بن عثمان الطارابی و حضین بن محمد القوسی به سیستان گوید: و حفص بن ترکه را بگرفتند و بند برنهادند و یاران او را بازداشتند و حبیب بن ترکه صاحب شرط حفص بود و بدر طعام بود کس فرستادند و بیاوردند و بازداشتند و حفص را بسیار عذاب کردند تا کشته شد. (تاریخ سیستان ص 158).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن خُماشَه خطمی . حارث بن ابی اسامة حدیثی ازاو به طریق وافدی نقل کرده است . ابوعمرو گوید: و این مرد همان حبیب بن عم...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن ذویب . گویند اول کس که دست به بیعت امیرالمؤمنین علی (ع ) دراز کرد طلحةبن زبیر بود و دست او به علت جراحتی که د...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن ذهب القاری .وی از مردم شام و صحابی است . (قاموس الاعلام ترکی ).
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن عمرو. صحابیست .
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن ربیعة السلمی . مکنی به ابی عبداﷲ. صحابیست . ابوعبدالرحمان عبداﷲ که از تابعین است فرزند او است و از این روی مکنی ب...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن ریاء (رباب )بن حذیفةبن مهشم بن سعیدبن سهم قرشی سهمی . او و برادرانش معمر و وائل از صحابه بودند و بیشتر رجال نویسان...
حبیب . [ح َ ] (اِخ ) ابن زاهد. مکنی به ابومحمد، محدث است .
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن زبرقان . مکنی به ابی الحصین . محدث است .
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن زبیربن مشکان الهلالی الاصبهانی . از ناقله ٔ بصره است . شعبة و عمارة از وی حدیث آوردند و زبیریان مدینه از بازماندگان...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن زیدبن تمیم بن اسیدبن خفاف انصاری بیاضی . از بنی بیاضة. ابن عبدالبر و ابوموسی وجز ایشان اورا درعداد صحابه شمرده اند...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۳۴ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.