حبیب
نویسه گردانی:
ḤBYB
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن حیان . صحابی است . مامقانی گوید: مکنی به ابورمشه ٔ تیمی است . (تنقیح المقال ج 1 ص 254). ابن عبدالبر گوید: برخی گفته اند که نام ابورمشة حیان بن وهب است . و برخی گویند او رفاعةبن یثربی است . باتفاق پسر خود به نزد پیغمبر آمد، پیغمبر پرسید این همراه تو کیست ؟ پاسخ داد: پسرم میباشد. گفت : اما انک لاتحبنی علیه و لایحبنی علیک . (الاستیعاب ج 1 ص 123). و رجوع به رفاعةبن یثربی شود.
واژه های همانند
۳۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن بدیل بن ورقاء خزاعی . خود و پدر و برادرش عبداﷲبن بدیل بن ورقا از صحابه اند. ابن شاهین او را یاد کرده . ابن عقدة حدیث ...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن بشار کندی . شیخ طوسی او را یک مرتبه در عداد اصحاب باقر(ع ) شمرده و دگر بار در عداد اصحاب صادق (ع ) آورده ، گوید: مولا...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن بشر [ یا بسر یا بشیر ]. در برخی نسخه های رجال شیخ او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده . در جامع الرواةگوید: حسین بن ال...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن بعیص . ابن کلبی او را بدین نام خوانده است . رجوع به حبیب بن حبیب بن مروان شود. (الاصابة ج 1 ص 319).
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن بهریز مطران موصلی . منجمی ایرانی است . و صاحب تألیفاتی در این صناعت . ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه (چ ساخائو ص...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن بیعة الثقفی . صحابی است و او در محاربة جسر (جنگ پل ) به درجه ٔ شهادت رسید. (قاموس الاعلام ترکی ).
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن ترکه .صاحب تاریخ سیستان در تحت عنوان : آمدن سیف بن عثمان الطارابی و حضین بن محمد القوسی به سیستان گوید: و حفص ب...
حبیب . [ ح ُب َ ] (اِخ ) ابن تمیم المجاشعی . شاعری است از عرب .
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن تیم . صحابی است . ذهبی او را به عنوان مستدرک برای کتب سابقین بر خود یاد کرده لیکن استدراک او بیجا است و این مرد...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن تیم انصاری . ابن ابی حاتم گوید: اُحد را دریافته . گویا همان حبیب بن زیدبن تیم باشد. بدان کلمه رجوع شود. (الاصابة ج...