حبیب
نویسه گردانی:
ḤBYB
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن مخنف بن سلیم غامدی (عمری ). ابن مندة گوید: حدیث او را از ابن جریح نقل کرده اند که : در روز عرفه نزد پیغمبر رسیده ، و صحیح آن است که عبدالرزاق و جز او از ابن جریح از عبدالکریم از حبیب بن مخنف از پدرش مخنف بن سلیم روایت کند. (الاصابة ج 1 ص 323). ابن عبدالبر گوید: حبیب بن مخنف عمری است و عسقلانی یک بار او را در زمره ٔ صحابه و یک مرتبه در تابعین آورده به این اعتبار که او بواسطه ٔ پدرش از پیغمبر روایت دارد نه مستقلا. رجوع به الاصابة ج 2 ص 75 و الاستیعاب ج 1 ص 124 شود. عسقلانی او را حبیب بن مخنف بن سلیم بن حارث ازدی خوانده است . (لسان المیزان ج 2 ص 173).
واژه های همانند
۳۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن مهلب بن ابی صفرة ملقب به حرون و در اساس اللغة ابومحمدبن المهلب آمده است . (تاج العروس ج 9 ص 173). یکی از شجعان ...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن مهلة. رجوع به حبیب بن ملة شود.
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن میمون . از صعصةبن صوحان روایت دارد. رجوع به عیون الاخبار ج 3 ص 21 شود.
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن نجیح . از عبدالرحمان بن غنم روایت کند و ابوعطوف از وی روایت دارد. مجهول الحال و ضعیف است . ابن حبان وی را در زمر...
حبیب . [ ح َ ](اِخ ) ابن نِزاربن حیان (یا حبان ) هاشمی بالولایة. شیخ طوسی در کتاب رجال او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده ، گوید: صیرفی بود...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن نصربن زیدبن احمد واسطی . از احمدبن منصور زاج روایت دارد. (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 295).
حبیب .[ ح ُ ب َ ] (اِخ ) ابن نعمان اسدی . از انس بن مالک و خریم ، یا ایمن بن خریم روایت دارد عبدالغنی بن سعید گوید: مناکیری داشته است . ذهبی...
حبیب .[ ح ُ ب َ ] (اِخ ) ابن نعمان اعرابی . صاحب قاموس گوید: کزبیر فرزند نعمان . تابعی بود و او غیر از ابن النعمان اسدی است . نجاشی نیز او را...
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن نعمان همدانی کوفی . شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده . ظاهر سخن امامی بودن اوست . لیکن حال او...
حبیب . [ح َ ] (اِخ ) ابن ولیدبن حبیب بن عبدالملک بن عمربن الولیدبن عبدالملک بن مروان . وی از مردم قرطبه است و به دحون معروف باشد. از اند...