حجت محکم . [ ح ُج ْ ج َ ت ِ م ُ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حجت استوار. (مجموعه ٔ مترادفات ص
294). || آلت مصنوعی که زنان حکه بر خود فرو کنند. (بهار عجم ) (آنندراج )
: شد دراز این بحث یارب تاجری از زیر باد
حجت محکم بیارد رفع سازد شور و شین .
نعمت خان عالی (از بهارعجم ).