حجرالولادة. [ ح َ ج َ رُل ْ وِ دَ ] (ع اِ مرکب ) حجرالعقاب . اکتمکت . گن ابلیس . حجرالنسر. حجر البحری . حجرالبهت . حجرالنسا. حجرالماسکة. حجرالیسر. ایاطیطس
۞ .صاحب تحفه در ذیل کلمه ٔ حجرالیسر گوید: سنگی است سفید و مدور و صاف و از حجاز خیزد و قسمی از اکتمکت است و حجرالنسر و حجرالعقاب نیز گویند چه در آشیان نسرو عقاب یافت میشود و امین الدوله قائل این کلام است ومؤلف تذکرة او را اکتمکت دانسته و ظاهر آن است که قسمی از او باشد چه اکتمکت چهار قسم است دو قسم او سیاه و در حرف الف مذکور شد و دو قسم سفید بالجمله آشامیدن قلیل او مدر بول و مفتت حصاة و تعلیق او مقوی دل و بر مثانه مدر بول است -انتهی . و باز صاحب تحفه در کلمه ٔ اکتمکت گوید: اکتمکت بلغت هندی سنگی است بقدر مازو و مستدیر و سیاه و سبک و قسمی مایل بطول بقدر بلوط و چون حرکت دهند آوازی از جوف آن مسموع میشودو در جوف او سنگی کوچک موجود است و قسمی انطاکی و مستدیر و کوچکتر و قسمی دیگر شبیه به او و بزرگتر و سفید و در جوف هردو چیزی سفید مثل ریگ . در سیم سرد و خشک و محلل اورام و حابس نزف الدم و چون در پوستی بسته بر پای چپ زنان بندند جهت عسر ولادت بغایت آزموده و تعلیق او با ریسمان سرخ جهت حفظ جنین و منع اسقاط و نگاه داشتن او در دست راست جهت غالب شدن بر خصم و تعلیق او بر درخت جهت منع ریختن ثمر آن و حمول او که با شیر دختران ساییده باشند جهت حامله شدن زنان عقیم بسیار مؤثر است و مراد از اکتمکت دو قسم سیاه است و دو قسم سفید، در احجار مذکور میشود -انتهی . و صاحب اختیارات بدیعی آرد: صاحب منهاج گوید چوبی است هندی و همو گوید بندق هندی است و گویند اطموط (اطسموط) است و این قولهای صاحب منهاج همه سهو است و خطا و قول صاحب جامع در اینجا معتبر است که آنرا حجرالعقاب وحجرالنسر و حجرالولادة و بیونانی اناطیطس
۞ خوانند و معنی این اسم آن است که آن سنگی است که زائیدن را آسان میکند و مؤلف گوید مانند حجری است بمقدار جوزبوا تیره رنگ بود و چون بجنبانند مغزی در اندرون وی بجنبد و به غایت املس و صلب بود و دشخوارشکن باشد چنانکه پندارند که سنگ است و سنگ نبود و چون بشکنند مغزی اندرون وی بود سفید بطعم تلخ بشکل شاه بلوط و بشیرازی آنرا گن ابلیس یعنی خصیه ٔ ابلیس خوانند منفعت وی آن است که زنان آبستن و مجموع حیوانات چون در شیب ایشان نهند آسان بزایند و اگر در صره ای بندند و بر ران زن آبستن بندند آسان و زود بزایند و از خواص وی آن است که چون در ادیم گیرند و بر ساق چپ زن بندند آسان بزاید و اگر سحق کنند و با شیر زنان پشم را بدان بیالایند و زنی که نزاید بخود برگیرد بفرمان خدای تعالی آبستن گردد و شریف در خواص آورده است که چون در دست راست گیرند و با کس مخاصمت کنند خصم بر وی غالب نیاید و اگر بر درختی بندند که بر، می اندازد دیگر بر، نیندازد. ابن ماسویه گوید بدل آن فاوانیا است -انتهی . و داود ضریر انطاکی در تذکرةآورده است : اکتمکت هو اناطیطس
۞ و حجرالولادة و الماسکة و هو مستدیر کالعفص و الی طول کالبلوط و کلاهما فی داخله حجر یسمع اذا حرک ویجلب من الیمن و منه ابیض داخله کالرمل یقال انه من بلدتنا انطاکیة و لم اره قط والذی رأیت من هذا الحجر هو النوع الاول جلبه الی ّ شخص من الصعید الاعلی ممایلی بئرالزمرد، و لکنه قدرالرمان و فتحناه فوجدنا فیه کالرمل الاحمر. و بالجملة فهذا الحجر بارد یابس فی الثالثة یحلل الاورام و یحبس الدم و یحمل فیمنع الاسقاط فاذا جاء وقت الولادة سهلها سواء کان فی جلد خروف او غیره و لایختص بالحیوان بل یمنع انتشار زهرالشجر ایضا. و یقوی نضاجه . قالوا و اذا امسک فی الید الیمنی شجع و غلب -انتهی . و ابن بیطار در مفردات گوید: اکتمکت فی کتاب المنهاج فی هذا الدواء تخبیط فلایعول علی نقله فی حقیقته البتة و هذا حجر یعرف بحجر الولادة ویسمی حجر العقاب و حجرالنسر. قال ارسطاطالیس : هذا حجر هندی اذا حرکته سمعت بحجر آخر فی جوفه یتحرک و یسمی بالیونانیة: أناطیطس
۞ و تفسیره حجر تسهیل الولادة. و انما وقفوا علی هذه الخصوصیة منه من قبل النسور و ذلک ان الانثی منها اذا ارادت ان تبیض واشتد ذلک علیها اتی الذکر بهذاالحجر وجعله تحتها فیسهل خروج البیض منها و یذهب الوجع عنها و کذلک یفعل بالنساء و بسائر اناث الحیوان اذا وضعتحتهن سهل الولادة علیهن و قال الرازی فی کتاب ابدال الادویة هو دواء هندی یشبه البندق الا ان فیه تفرطحاًقلیلاً الی الغبرة ماهو. و اذا حرکته تحرک فی وسطه لبّاً و اذا کسرته انفلق عن لب شبیه بلب البندق الا انه یمیل الی البیاض قلیلا. و وجدت فی بعض الکتب الهندیة انه ان جعل فی صرة و شد و علق علی فخذ المراءة الحامل اسرعت الولادة و قد جربته فوجدته صحیحاً. و قال فی کتاب خواصه : اکتمکت هو شی ٔ یشبه بیضة عصفورة و یشبه حجراً فی جوفه حجر یتحرک و قد اجمع الناس علی انه نافع لعسر الولادة اذا علق علی فخذ المراءة. قال و اصبت فی جامع ابن ماسویة انه یصلح بدلاً من الفاوانیا اذا سحق بماء و طلی علی الموضع الذی یرتفع منه بخار المرة السوداء و قال الغافقی قال کسوفراطیس
۞ ان الحجر المسمی اناطیطس
۞ اربعة انواع احدها الیمانی والثانی القبرسی و هو الذکر منها و الثالث من لوینة
۞ والرابع من انطاکیة فاما الیمانی فانه شبیه فی عظمه بالعفصة اسود خفیف یحمل فی داخله حجراً حاسیاً. والقبرسی شبیه بالیمانی الا انه اعرض و الی الطول ماهو. و ربما وجد کهیئة البلوط و هو ایضاً یحمل حجراً فی داخله . و ربما حمل رملاً او حصاً و هو لین جداً ینفرک بالاصابع و اما المجلوب من لونیة
۞ فانه صغیر لین لونه کلون الرمل یحمل فی داخله حجراً ابیض لطیفا یتفتت سریعاً. و اما الذی بانطاکیة الموجود عند الساحل فانه یشبه الرمل و هو ابیض مدور، والنسور تحمله الی اوکارها توقیة لفراخها و لذلک سمی اناطیطس
۞ و تفسیره النسری . و خاصته انه نافع لتسهیل الولادة یعلق فی جلد ادیم و یشد علی الساق الیسری ، و یسحق ایضاً و یطرح فی لبن النساء و تغمس فیه صوفة و تحملها المراءة التی لاتحبل فتحبل باذن اﷲ تعالی . و یربطایضاً بخیط احمر و یعلق علی الحوامل فینفعهن و یمنعمع ذلک الاسقاط و خروج الاجنة قبل کمالها. و یجعل فی جلد خروف رائحته ذکیة و یلزم العانة به و الحقوین الی وقت الولادة. فاذا کان حین المخض و الطلق یحاد عن المراءة فانه ان ترک بحاله انصدعت المراءة فی الولادة.و کذا یصلح لسائر الحیوان . و قال الشریف من خواص هذا الحجر انه اذا امسکه مخاصم فی یمینه لم یغلبه خصم ، و ان علق فی شجرة یسقط حملها لم یسقط -انتهی . و ابوریحان بیرونی در الجماهر در ذیل کلمه ٔ الماس آرد: و من امثال هذه الهمیز امر حجر البهت الذی زعموا ان الناظر الیه یتحیر و یبهت و ان الاسکندر بنی منه مدینة باللیل حتی لایبهت الفعلة
۞ . (ص
101). و باز داود ضریر انطاکی در شرح کلمه حجرالنسرگوید: حجرالنسر و البهت والاطموط والبسر الا کتمکت .