اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حجم

نویسه گردانی: ḤJM
حجم . [ ح َ ] (ع اِ) ۞ ستبرا. ستبری .ستبرنا. سطبری . سطبرا. گندگی . کلفتی . هنگفتی . ضخامت . ثخن . فداء. جسامت : با قلت اجزاء و خفت حجم مشتمل است بر شرح مواقف و مقامات سلطان محمود سبکتکین و برخی از احوال آل سامان . (تاریخ یمینی . نسخه ٔخطی کتابخانه ٔ مؤلف ص 6). || برآمدگی چیزی . (منتخب ) (صراح ). || بیرون آمدگی هر چیزکه از امرار دست محسوس گردد. نتوء. (منتهی الارب ). ج ، حجوم : مرفق له حجوم ؛ ای نتوء حجم الکتاب ، ستبری کتاب . || تهانوی گوید: عبارت است از مقدار واندازه ٔ جسم چنانچه در کنزاللغات گفته و در شرح اشارات گوید: حجم اطلاق میشود بر آنچه مر او را اندازه ومقداری باشد. خواه جسم باشد و خواه نباشد: زیرا جسم اطلاق نمیشود مگر بر چیزی که با جهات سه گانه یعنی درازا و پهنا و ژرفا آن را پیوستگی و اتصال باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ). آن مقدار از فضا که در تصرف جسم باشد. گنج (اصطلاح طبیعی ). (ناظم الاطباء). ج ، حجوم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
حجم . [ ح َ ] (ع مص ) بازداشتن . منع کردن از چیزی . بستن دهان شتر تا نگزد. || مکیدن کودک پستان مادر را.مَص ّ. نیشتر زده خون مکیدن به شیشه...
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: گهن gahn (سنسکریت: ghana)***فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واحد حجم . [ ح ِ دِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی که برای سنجش گنج یا حجم اجسام به کار میرود. واحد حجم در دستگاه .S.T.M و .S.K.M متر...
گرد مو. [کَ دِ]. (ا. مر). گرد یا پودر حالت دهنده مو. پودر مو گردی است که موها را حالت داده موهای باریک تنک را پرپشت و حجیم می نماید. پودر حالت دهنده م...
هجم . [ هََ ] (ع مص ) در مغاک فروشدن چشم کسی . || همه ٔ شیر پستان دوشیدن . || آرمیدن چیزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || چشم فروخوا...
هجم . [ هََ / هََ ج َ ] (ع اِ) خوی و عرق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کاسه ٔ بزرگ .ج ، اهجام . (منتهی الارب ). قدح ضخم . (اقرب الموارد).
هجم . [ هََ / هََ ج َ ] (اِخ )آبی است مر بنی فزاره را. (منتهی الارب ). و ابن اعرابی در نوادر گوید آبی است و موضعی است مر بنی فرازه را.و در شع...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.