گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حد وسط نویسه گردانی: ḤD WSṬ حد وسط. [ ح َدْ دِ وَ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ حد متوسط. حد اوسط. حد میانگین . حد میانین . رجوع به حد (اصطلاح منطق ) شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه واژه معنی حدوثت حدوثت . [ ح ُ ث َ ] (ع اِمص ) جوانی . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود