حرام لقمه
نویسه گردانی:
ḤRʼM LQMH
حرام لقمه . [ ح َ ل ُ م َ / م ِ ] (ص مرکب )آنکه مال حرام خورد. آنکه لقمه ٔ شبهه میخورد. || آنکه از لقمه ٔ حرام شبهه ناک بوجود آمده باشد. دشنام گونه ای است بمزاح . گربز. و درست این کلمه به معنی اصطلاحی «بغیض » عرب است . عباسه بار نخست که با جعفر تنها تصادف می کند به او «یا بغیض » خطاب می کند.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.