حرضة
نویسه گردانی:
ḤRḌ
حرضة. [ ح ِ ض َ ] (ع ص ) رجل حرضة؛ مردکه بیماری و اندوه وی دراز کشیده باشد. ج ، حِرَض .
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
هرزه دراییدن . [ هََ زَ / زِ دَ دَ ] (مص مرکب ) هرزه گفتن . بیهوده گویی کردن . (یادداشت به خط مؤلف ).