حرف
نویسه گردانی:
ḤRF
حرف . [ ح ُ ] (ع اِمص ) بی بختی . (منتهی الارب ). حرمان . مقابل سعادت . (منتهی الارب ). || (مص ) کسب کردن . (دهار). کسب کردن از بهر عیال . (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۲۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
حرف جهری . [ ح َ ف ِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف مجهور شود.
حرف چرند. [ ح َ ف ِ چ َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف پوچ . حرف بی معنی . چرند و پرند. رجوع به چرند شود.
(در دستور زبان) این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: واج اسپو vâjéspu (واج + اسپو: اضافه؛ از اوستایی: spu)**** فانکو آدینات 09163657861.
این دو واژه اربی می باشند و پارسی جایگزین، اینهاست:
واک آتْمان vãk-ãtmãn (واک= حرف + آتْمان ãtmãn= معرفی از س: آتمانَند ãtmãnand)
واک شناسا vãk-ŝenã...
کوتاه حرف . [ ح َ ] (ص مرکب ) کوتاه زبان . (فرهنگ فارسی معین ) : چه بیجاست در قصه ٔ اهل رازز کوتاه حرفان زبان دراز.ظهوری (از آنندراج ).
این دو واژه اربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: واکپو vâkpu، واک: حرف+ پو (سغدی): اضافه
حرف مطبق . [ ح َ ف ِ م ُ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در مقابل حرف منفتح . و آنها چهار حرفند: ص . ض . ط. ظ. که هنگام تلفظ آنها حنک (کام ) زبان...
حرف معجم . [ ح َ ف ِ م ُ ج َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف نقطه دار. در مقابل حرف مهمل بی نقطه : ب پ ت ث ج چ خ ذ ز ژ ش ض ظ غ ف ق ن ی...
حرف مغرس . [ ح َ ف ِ م َ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف منبت . شمس قیس گوید: زاء و الف و راء است که در اواخر نباتها معنی اختصاص موضع دهد بد...
حرف مفرد. [ ح َ ف ِ م ُ رَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف مفرده شود.